الفبای زندگی
**************************************************************&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
براي بهترين دوستانم ...
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
روش فکر کردن افراد موفق
موفقترين افراد دنيا يک خصوصيت مشترک دارند: طرز فکرشان با ديگران فرق دارد. چون ما هم باور داريم که تفکر هوشمندانه زندگي را تغيير ميدهد، در اينجا به ١٥ مورد از بهترين طرز فکرهاي افراد موفق اشاره ميکنيم.
١) فکر کردن يک نظم است. اگر ميخواهيد در آن بهتر شويد، بايد روي آن کار کنيد.
ميتوانيد براي برنامهريزي فکر کردنتان وقت بگذاريد مثلاً هر دو هفته يک بار يک نصفه روز، هر يک ماه يک روز کامل و هر سال يک تا دو روز کامل.
٢) ببينيد انرژيتان را بايد کجا متمرکز کنيد، و بعد از قانون ٢٠/٨٠ استفاده کنيد.
٨٠ درصد از انرژيتان را به ٢٠ درصد از مهمترين فعاليتهايتان اختصاص دهيد. يادتان باشد که نميتوانيد در آنِ واحد همه جا باشيد، همه را بشناسيد و همه کاري انجام دهيد. و از انجام همزمان چند کار اجتناب کنيد: ممکن است کارايي شما را به ٤٠ درصد برساند.
٣) افراد موفق خود را در معرض ايدهها و آدمهاي مختلف قرار ميدهند.
آنها سعي ميکنند بيشتر وقتشان را با کساني بگذرانند که آنها را به چالش ميکشند.
٤) ايده داشتن يک چيز است، دنبال کردن آن چيزي ديگر.
ايدهها تاريخ مصرف کوتاهي دارند. بايد قبل از اين که تاريخ انقضاي آنها فرا برسد، آنها را عملي کنيد.
٥) افکار براي ايجاد شدن نياز به زمان دارند. اولين چيزي که به ذهنتان ميرسد را انجام ندهيد.
آخرين باري که ساعت ٢ صبح يک فکر عالي به سرتان زد و وقتي صبح از خواب بيدار شديد به نظرتان احمقانه ميرسيد، را به خاطر داريد؟ افکار تا زماني که ماده دارند بايد شکل داده شوند و بايد مورد بازجويي و سوال قرار گيرند.
٦) افراد باهوش با افراد باهوش ديگر همفکري ميکنند.
فکر کردن با ديگران نتايج بهتري در بر خواهد داشت. مثل اين ميماند که به خودتان يک راه ميانبر بدهيد. به همين خاطر است که جلسات طوفان مغزي تا اين اندازه موثر هستند.
٧) تفکر عامه پسند را رد کنيد (که معمولاً يعني اصلاً فکر نکردهايد).
خيلي از آدمها وارد عمل ميشوند با اميد اين که به فکر بقيه خوب برسد. براي اين که از وضعيت خارج شويد بايد اول با احساس ناراحتي کردن کنار بياييد. همچنين به خاطر داشته باشيد که همين الان آدمهاي ديگري هستند که سعي دارند براي خودشان فکر کنند و آنها هستند که موفقاند.
٨) بهترين متفکران از قبل برنامه ميريزند، درحالي که براي افکار ناگهاني نيز جا ميگذارند.
وقتي با استراتژي وارد عمل شويد، احتمال خطا پايين ميآيد. داشتن افکار مبهم از اين که کجا هستيد و دوست داريد چه کاري انجام دهيد، شما را به هيچ کجا نميرساند. کليد استراتژيک بودن: ١. موضوع را خرد کنيد. ٢. بپرسيد چرا اين مشکل بايد حل شود. ٣. موارد کليدي را مشخص کنيد. ٤. منابعتان را مرور کنيد. ٥. افراد مناسب را در جاي مناسب قرار دهيد. هنري فورد ميگويد، "هيچ چيز سخت نيست اگر آن را به اجزاي کوچکتر تقسيم کنيد."
٩) براي متفاوت فکر کردن، بايد کارهاي مختلفي انجام دهيد.
راه هاي جديدي براي انجام کارتان پيدا کنيد، با آدمهاي جديد آشنا شويد، حتي کتابهايي را بخوانيد که فکر ميکنيد خسته کننده هستند. رمز کار اين است که با ايدهها و سبکهاي زندگي جديد آشنا شويد.
١٠) براي تقدير از ايدههاي ديگران، بايد به ايدههاي ديگر احترام بگذاريد.
نميتوانيد فکر کنيد که هميشه حق با شماست. بايد به نظرات ديگر هم فرصت دهيد.
١١) براي هر روزتان و زمانهايي که افراد ديگر را ملاقات ميکنيد، برنامه و موضوع داشته باشيد.
بيشتر آدمها فقط براي روزشان برنامهريزي ميکنند. متفکران براي برنامهريزي هفته، ماه و اهداف بلندمدتشان وقت ميگذارند و بعد آن را دنبال ميکنند. همچنين بدون موضوعي براي حرف زدن وارد جلسات، مهمانيها و قرارهاي ملاقات نميشوند. قبل از اين که وارد چنين موقعيتهايي شوند، تصميم ميگيرند که از آدمها ياد بگيرند. تفکر انعکاسي در مهارتهاي تصميمگيريتان به شما رويکرد و اعتمادبهنفس ميدهد. اگر تفکر انعکاسي نداشته باشيد، بيشتر از آنچه که فکر ميکنيد شما را عقب ميکشد.
١٢) بر حرفهاي منفي که با خودتان ميزنيد غلبه کنيد. برندهها با عباراتي مثل "من ميتوانم" حرف ميزنند.
افراد باهوش محدوديتها را نميبينند. آنها امکانات را ميبينند. سام ايوينگ قهرمان سابق بيسبال ميگويد، "هيچ چيز شرمآورتر از اين نيست که ببينيد کسي کاري را انجام ميدهد که شما ميگفتيد غير ممکن است."
١٣) افراد خلاق خود را وقف ايدهها ميکنند.
آنها ابهامات را در آغوش مي گيرند و از شکست نميترسند و با افراد خلاق ديگر نشست و برخاست ميکنند.
١٤) افراد خوشبين نميتوانند متفکراني واقعبين باشند.
داشتن رويکرد واقع بيني به شما اين امکان را ميدهد آن قدر به يک مشکل نزديک شويد که بتوانيد آن را بشکافيد. روبهرو شدن با عواقب احتمالي هم به شما کمک ميکند کارامدتر باشيد و به شما اعتبار بيشتر ميدهد. براي اين که متفکري واقعبينتر باشيد، بايد: ١. از واقعيت تقدير کنيد. ٢. کارتان را انجام دهيد و واقعيات را به دست آوريد. ٣. نقاط مثبت و منفي آن را بسنجيد. ٤. بدترين حالت ممکن را در نظر بگيريد. ٥. تفکرتان را با منابعتان همتراز کنيد.
١٥) خيلي مهم است که آخر روز به ياد بياوريد که ميتوانيد طرز فکرتان را عوض کنيد.
اين که ياد بگيريد چطور در فکر کردن استاد شويد باعث ميشود تفکري پر بازده داشته باشيد. اگر بتوانيد اين خصوصيت را در خود ايجاد کنيد طوري که به عادت هميشگيتان تبديل شود، تمام طول زندگي فردي موفق خواهيد شد. افراد باهوش تصميمات خوب ميگيرند
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- مهم نيست چه سني داري هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگير.
- اگر کسي تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن ديگري پاسخ دهد تلفن را قطع کن.
- هيچوقت به کسي که غم سنگيني دارد نگو " مي دانم چه حالي داري " چون در واقع نمي داني.
- يادت باشد گاهي اوقات بدست نياوردن آنچه مي خواهي نوعي شانس و اقبال است.
- هيچوقت به يک مرد نگو موهايش در حال ريختن است. خودش اين را مي داند.
- از صميم قلب عشق بورز. ممکن است کمي لطمه ببيني، اما تنها راه استفاده بهينه از حيات همين است
- در مورد موضوعي که درست متوجه نشده اي درست قضاوت نکن
- وقتي از تو سوالي را پرسيدند که نمي خواستي جوابش را بدهي، لبخند بزن و بگو: "براي چه مي خواهيد بدانيد؟
- هرگز موفقيت را پيش از موقع عيان نکن
- هيچوقت پايان فيلم ها و کتابهاي خوب را براي ديگران تعريف نکن
- وقتي احساس خستگي مي کني اما ناچاري که به کارت ادامه بدهي، دست و صورتت را بشوي و يک جفت جوراب و يک پيراهن تميز بپوش. آن وقت خواهي ديد که نيروي دوباره بدست آورده اي.
- راحتي و خوشبختي را با هم اشتباه نکن
- هيچوقت از بازار کهنه فروشها وسيله برقي نخر
- شغلي را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکي ات غني سازد
- سعي کن از آن افرادي نباشي که مي گويند : آماده، هدف، آتش
- هر وقت فرصت کردي دست فرزندانت را در دست بگير. به زودي زماني خواهد رسيد که او اجازه اين کار را به تو نخواهد داد
- چتري با رنگ روشن بخر. پيدا کردنش در ميان چتر هاي مشکي آسان است و به روزهاي غمگين باراني شادي و نشاط مي بخشد
- هيچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگي ات صحبت نکن
- در حمام آواز بخوان
- در روز تولدت درختي بکار
- طوري زندگي کن که هر وقت فرزندانت خوبي، مهرباني و بزرگواري ديدند، به ياد تو بيفتند
- بچه ها را بعد از تنبيه در آغوش بگير
- فقط آن کتابهايي را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمي شوي
- ساعتت را پنج دقيقه جلوتر تنظيم کن
- هنگام بازي با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند
- فروتن باش، پيش از آنکه تو به دنيا بيايي خيلي از کارها انجام شده بود
- از کسي که چيزي براي از دست دادن ندارد، بترس
- فراموش نکن که خوشبختي به سراغ کساني مي رود که براي رسيدن به آن تلاش مي کنند
**************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
در زندگي فهميده ام که ...
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
نقل قولهاي از افراد متفاوت از کتاب
" در زندگي فهميده ام که""
فهمــيده ام که باز کردن پاکت شير از طرفي که نوشته
" از اين قسمت باز کنيد" سخت تر از طرف ديگر است . 54 ساله
فهمــيده ام که هيچ وقت نبايد وقتي
دستت تو جيبته روي يخ راه بري . 12 ساله
فهمــيده ام که نبايد بگذاري حتي يک روز هم بگذرد
بدون آنکه به زنت بگويي " دوستت دارم" . 61 سال
فهمــيده ام که اگر عاشق انجام کاري باشم،
آن را به نحو احسن انجام مي دهم . 48 ساله
فهمــيده ام که وقتي گرسنه ام نبايد به سوپر مارکت بروم . 38 ساله
فهمــيده ام که مي شود دو نفر دقيقا به يک چيز نگاه کنند
ولي دو چيز کاملا متفاوت ببينند. 20 ساله
فهمــيده ام که وقتي مامانم ميگه
" حالا باشه تا بعد " اين يعني " نه" . 7 ساله
فهمــيده ام که من نمي تونم سراغ گردگيري ميزي که
آلبوم عکس ها روي آن است بروم و مشغول تماشاي عکس ها نشوم. 42 ساله
فهمــيده ام که بيش تر چيزهاي که باعث نگراني من مي شوند
هرگز اتفاق نمي افتند . 64 ساله
فهمــيده ام که وقتي مامان و بابا سر هم ديگه داد مي زنند ،
من مي ترسم . 5 ساله
فهمــيده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابي به سوي داشتن يک
"زندگي خوب"حرکت مي کنند که از کنار آن رد مي شوند . 72ساله
فهمــيده ام که وقتي من خيلي عجله داشته باشم ،
نفر جلوي من اصلا عجله ندارد . 29 ساله
فهمــيده ام که بيش ترين زماني که به مرخصي احتياج دارم
زماني است که از تعطيلات برگشته ام . 38 ساله
فهمــيده ام که مديريت يعني: ايجاد يک مشکل رفع همان مشکل
و اعلام رفع مشکل به همه. 34 ساله
فهمــيده ام که اگر دنبال چيزي بروي بدست نمي آوري ،
بايد آزادش بگذاري تا به سراغت بيايد . 29 ساله
فهمــيده ام که در زندگي بايد براي رسيدن به اهدافم تلاش کنم
ولي نتيجه را به خواست خدا بسپارم و شکايت نکنم. 29 ساله
فهمــيده ام که عاشق نبودن گناه است. 31ساله
فهمــيده ام هر چيز خوب در زندگي يا غير قانوني است و يا غير اخلاقي و يا چاق کننده
فهمــيده ام مبارزه در زندگي براي خواسته هايت زيباست...
اما تنها در کنار کساني که دوستشان داري و دوستت دارند! 27 ساله
در زندگى فهمــيده ام در فکر عوض کردن همسرم نباشم....
خودمو عوض کنم و وفق بدم به موقعيتها و مراحل مختلفه زندگيم
تا بتونم با بينش واضح زندگيم رو با خوشحالى و سرور ادامه بدم.
هر کسى مسئول خودش هست، هرکسى
تو قبر خودش ميخوابه، من بايد آدم درستى باشم. 42 ساله
فهمــيده ام که وقتي طرف مقابل داد ميزند صدايش به گوشم نميرسد
بلکه از ان رد مي شود. 50ساله
فهمــيده ام هرکس فقط و فقط به فکر خودشه، مرد واقعي اونه که هميشه
و در همه حال به شريکش هم فکر کنه بي منت. 35 ساله
فهمــيده ام براي بدست آوردن چيزي که تا بحال نداشتي بايد
بري کاري رو انجام بدي که تا بحال انجامش نداده بودي ! 36 ساله
راستي شما چي از زندگي فهمــيده ايد ؟
**************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
دو چیز
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
دو چيز را هميشه فراموش كن:
خوبي كه به كسي مي كني
بدي كه كسي به تو مي كند
هميشه به ياد داشته باش:
در مجلسي وارد شدي زبانت را نگه دار
در سفره اي نشستي شكمت را نگه دار
در خانه اي وارد شدي چشمانت را نگه دار
در نماز ايستادي دلت را نگه دار
دنيا دو روز است:
يك با تو و يك روز عليه تو
روزي كه با توست مغرور مشو و روزي كه عليه توست مايوس نشو. چرا كه هر دو پايان پذيرند.
به چشمانت بياموز كه هر كسي ارزش نگاه ندارد
به دستانت بياموز كه هر گلي ارزش چيدن ندارد
به دلت بياموز كه هر عشقي ارزش پرورش ندارد
دو چيز را از هم جدا كن:
عشق و هوس
چون اولي مقدس است و دومي شيطاني، اولي تو را به پاكي مي برد و دومي به پليدي.
در دنيا فقط 3 نفر هستند كه بدون هيچ چشمداشت و منتي و فقط به خاطر خودت خواسته هايت را بر طرف ميكنند، پدر و مادرت و نفر سومي كه خودت پيدايش ميكني، مواظب باش كه از دستش ندهي و بدان كه تو هم براي او نفر سوم خواهي بود.
چشم و زبان ، دو سلاح بزرگ در نزد تواند، چگونه از آنها استفاده ميكني؟ مانند تيري زهرآلود يا آفتابي جهانتاب، زندگي گير يا زندگي بخش؟
بدان كه قلبت كوچك است پس نميتواني تقسيمش كني، هرگاه خواستي آنرا ببخشي با تمام وجودت ببخش كه كوچكيش جبران شود.
هيچگاه عشق را با محبت، دلسوزي، ترحم و دوست داشتن يكي ندان، همه اينها اجزاء كوچكتر عشق هستند نه خود عشق.
هميشه با خدا درد دل كن نه با خلق خدا و فقط به او توكل كن، آنگاه مي بيني كه چگونه قبل از اينكه خودت دست به كار شوي ، كارها به خوبي پيش مي روند.
از خدا خواستن عزت است، اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حكمت است.
از خلق خدا خواستن خفت است، اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است.
پس هر چه مي خواهي از خدا بخواه و در نظر داشته باش كه براي او غير ممكن وجود ندارد و تمام غير ممكن ها فقط براي شماست
**************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
۱۵ درس زندگي
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
۱۵ درس زندگي که براي زندگي تان مفيد است
در اينجا به درسهايي از زندگي اشاره كرده ايم كه براحتي ميتوانيد از آنها بهره بگيريد :
*********************************
1- طبق گفته ي Richard Carlson " چيزهاي بي ارزش را نچشيد " ،
اين بدان معني است كه خيلي از مردم خود را درگير استرس و به انجام رساندن كارهاي بي ارزش ميكنند كه در نهايت در مقابل اهداف اصلي زندگي، هيچ ارزشي ندارند وقتي آنقدر خود را درگير اين مسائل كوچك ميكنيم ديگر جايي براي نيل به آرزوهايمان باقي نگذاشته ايم و از لحظات خود هيچ لذتي نميبريم.
*********************************
2-"زندگي غير قابل پيش بيني است "
و ممكن است هر لحظه شما را در شيب وفراز قرار دهد " .
فقط بگوييد "هرگز" و بعد ببينيد چه اتفاقي ميافتد . براي مقابله با گره هايي كه زندگي در مسير شما قرار داده است ، تنها با ذهني باز و
خوش بين ، به آنها خوش آمد بگوييد !!
*********************************
3- خسته كننده ترين واژه در هر زبان " من " است .
بله تصور اين است كه تكرار اين كلمه اعتماد به نفس را بالا ميبرد. ولي خوب! بيشتر وقتها همه ي آن چيزيي كه در مورد خود با تكرار " من " توضيح و تعريف ميكنيد، واقعيت ندارد! اينكه يك نفر دائما" از خود و فضايل خود تمجيد و تفسير كند ، بسيار خسته كننده و يكنواخت است . اين حالت "خود محوري " است نه "اعتماد به نفس "
*********************************
4-انسانيت مهم تر از ماديات است .
اهميت روابط اجتماعي بسيار مهم تر از درجات مادي است كه هر كدام از ما درمسير آرزوها به آنها ميرسيم. بدون محبت و عشق و حمايت خانواده و دوستان در زندگي ، موفقيت هاي مادي ، خيلي لذت بخش نخواهد بود. با ايجاد تعادل در ملاك هاي برتري و ارزش هاي خود ، از ثبات زندگي بيشتري بهره خواهيد برد.
*********************************
5- به غير از خودتان ، هيچ كس ديگر نميتواند شما را راضي كند !
رضايت و راحتي ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله ، روابط اجتماعي ، زندگيمان را پر بار تر ميكند، اما خوب، شايد اين روابط به تنهايي باعث شادكامي و رضايت شما نشود.
*********************************
6- درجه ي كمال و شخصيت
كمالات براي هر شخص زيباست . كلام و اعمال نيك ، به دنبال خود ، اعتماد واطمينان دوستان را در پي دارد . براي رسيدن به اين درجه ، تلاش كنيد .
*********************************
7- بياموزيد كه خود، ديگران و حتي دشمنان خود را ببخشيد.
انسان جايز الخطاست ، همه ما اشتباه ميكنيم ، ولي با كينه توزي و يادآوري صدمات گذشته ، تنها اين خودمان هستيم كه از زندگي لذت نميبريم نه ديگران !!
*********************************
8- "خنده" داروي هر "درد" است .
با خوشرويي و تبسم ، دردهاي خود را درمان كنيد.
*********************************
9- تغذيه خوب ، استراحت ، ورزش و هواي تازه، را فراموش نكنيد.
سلامتي خود را دست كم نگيريد. با رعايت اين نكات ، از وضعيت جسمي ايده آل خود، لذت ببريد .
*********************************
10- اراده اي مصمم ، شما را به هر چيزي كه ميخواهيد ، مي رساند .
هرگز تسليم نشويد و به دنبال رسيدن به آرزوها و اهداف خود تلاش كنيد.
*********************************
11- تلويزيون ، ذهن ما را بيشتر از هر چيزي نابود ميكند !
از تلويزيون كناره گيري كنيد و با ورزش ، مطالعه و يادگيري ، ذهن خود را فعال كنيد.
*********************************
12- شكست را بپذيريد .
هر كسي در زندگي ممكن است بارها و بارها شكست بخورد. شكست آموزنده است به ما ياد ميدهد كه چطور متواضع باشيم و راه درست تري را براي جبران آن انتخاب كنيم . توماس اديسون با شكستهاي متمادي توانست به هدف خود برسد ، او ميگفت :" من شكست نخوردم ، تنها ده ها هزار راه را امتحان كردم كه برايم مفيد نبود ! و به نتيجه نرسيد !"
*********************************
13- از اشتباهات ديگران درس عبرت بگيريد .
يكي از بودائيات پير چنين ميگويد :" يك مرد دانا كسي است كه از اشتباهات خود درسي نيك بياموزد و اما داناتر كسي است كه از اشتباهات ديگران درس عبرت بگيرد".
*********************************
14- از محبت به ديگران دريغ نكنيد .
زندگي كوتاه است و پايان آن نامعلوم . پس سعي كنيد محبت كنيد تا محبت ببينيد .
*********************************
15- آنچنان زندگي كنيد كه گويي روز آخر عمرتان است !!!
همواره سعي كنيد بهترين و مهربان ترين همسر ، رفيق و حتي مهربانترين و بهترين رئيس باشيد ، تا زمان وداع با اين دنيا به دنيايي زيباتر دست يابيم.
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
مغايرتهاي زمان ما
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
ما امروزه خانه هاي بزرگتر اما خانواده هاي کوچکتر داريم؛ راحتي بيشتر اما زمان کمتر
مدارک تحصيلي بالاتر اما درک عمومي پايين تر ؛ آگاهي بيشتر اما قدرت تشخيص کمتر داريم
بدون ملاحظه ايام را مي گذرانيم، خيلي کم مي خنديم، خيلي تند رانندگي مي کنيم، خيلي زود عصباني مي شويم، تا ديروقت بيدار مي مانيم، خيلي خسته از خواب برمي خيزيم، خيلي کم مطالعه مي کنيم، اغلب اوقات تلويزيون نگاه مي کنيم و خيلي بندرت دعا مي کنيم
چندين برابر مايملک داريم اما ارزشهايمان کمتر شده است. خيلي زياد صحبت مي کنيم، به اندازه کافي دوست نمي داريم و خيلي زياد دروغ مي گوييم
زندگي ساختن را ياد گرفته ايم اما نه زندگي کردن را ؛ تنها به زندگي سالهاي عمر را افزوده ايم و نه زندگي را به سالهاي عمرمان
ما ساختمانهاي بلندتر داريم اما طبع کوتاه تر، بزرگراه هاي پهن تر اما ديدگاه هاي باريکتر
بيشتر خرج مي کنيم اما کمتر داريم، بيشتر مي خريم اما کمتر لذت مي بريم
ما تا ماه رفته و برگشته ايم اما قادر نيستيم براي ملاقات همسايه جديدمان از يک سوي خيابان به آن سو برويم
فضاي بيرون را فتح کرده ايم اما نه فضاي درون را، ما اتم را شکافته ايم اما نه تعصب خود را
بيشتر مي نويسيم اما کمتر ياد مي گيريم، بيشتر برنامه مي ريزيم اما کمتر به انجام مي رسانيم
عجله کردن را آموخته ايم و نه صبر کردن، درآمدهاي بالاتري داريم اما اصول اخلاقي پايين تر
کامپيوترهاي بيشتري مي سازيم تا اطلاعات بيشتري نگهداري کنيم، تا رونوشت هاي بيشتري توليد کنيم، اما ارتباطات کمتري داريم. ما کميت بيشتر اما کيفيت کمتري داريم
اکنون زمان غذاهاي آماده اما دير هضم است، مردان بلند قامت اما شخصيت هاي پست، سودهاي کلان اما روابط سطحي
فرصت بيشتر اما تفريح کمتر، تنوع غذاي بيشتر اما تغذيه ناسالم تر؛ درآمد بيشتر اما طلاق بيشتر؛ منازل رويايي اما خانواده هاي از هم پاشيده
بدين دليل است که پيشنهاد مي کنم از امروز شما هيچ چيز را براي موقعيتهاي خاص نگذاريد، زيرا هر روز زندگي يک موقعيت خاص است
در جستجوي دانش باشيد، بيشتر بخوانيد، در ايوان بنشينيد و منظره را تحسين کنيد بدون آنکه توجهي به نيازهايتان داشته باشيد
زمان بيشتري را با خانواده و دوستانتان بگذرانيد، غذاي مورد علاقه تان را بخوريد و جاهايي را که دوست داريد ببينيد
زندگي فقط حفظ بقاء نيست، بلکه زنجيره اي ازلحظه هاي لذتبخش است
از جام کريستال خود استفاده کنيد، بهترين عطرتان را براي روز مبادا نگه نداريد و هر لحظه که دوست داريد از آن استفاده کنيد
عباراتي مانند "يکي از اين روزها" و "روزي" را از فرهنگ لغت خود خارج کنيد. بياييد نامه اي را که قصد داشتيم "يکي از اين روزها" بنويسيم همين امروز بنويسيم
بياييد به خانواده و دوستانمان بگوييم که چقدر آنها را دوست داريم. هيچ چيزي را که مي تواند به خنده و شادي شما بيفزايد به تاُخير نيندازيد
هر روز، هر ساعت و هر دقيقه خاص است و شما نميدانيد که شايد آن مي تواند آخرين لحظه باشد
اگر شما آنقدر گرفتاريد که وقت نداريد اين پيغام را براي کسانيکه دوست داريد بفرستيد، و به خودتان مي گوييد که "يکي از اين روزها" آنرا خواهم فرستاد، فقط فکر کنيد ... "يکي از اين روزها" ممکن است کسي نباشد که آن را دريافت کند و يا شايد شما اينجا نباشيد که آنرا بفرستيد!
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
وقت اضافي براي خدا
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
لطفا تا آخرش بخونيد :
چقدر خنده داره
که يک ساعت خلوت با خدا دير و طاقت فرساست. ولي 90 دقيقه بازي يک تيم فوتبال مثل باد ميگذره!
چقدر خنده داره
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسيار هنگفتيه اما وقتي که با همون مقدار پول به خريد ميريم کم به چشم مياد!
چقدر خنده داره
که يک ساعت عبادت در مسجد طولاني به نظر مياد اما يک ساعت فيلم ديدن به سرعت ميگذره!
چقدر خنده داره
که وقتي ميخوايم عبادت و دعا کنيم هر چي فکر ميکنيم چيزي به فکرمون نمياد تا بگيم اما وقتي که ميخوايم با دوستمون حرف بزنيم هيچ مشکلي نداريم!
چقدر خنده داره
که وقتي مسابقه ورزشي تيم محبوبمون به وقت اضافي ميکشه لذت ميبريم و از هيجان تو پوست خودمون نميگنجيم اما وقتي مراسم دعا و نيايش طولانيتر از حدش ميشه شکايت ميکنيم و آزرده خاطر ميشيم!
چقدر خنده داره
که خوندن يک صفحه و يا بخشي از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترين کتاب رمان
دنيا آسونه!
چقدر خنده داره
که سعي ميکنيم رديف جلو صندليهاي يک کنسرت يا مسابقه رو رزرو کنيم اما به آخرين صف
نماز جماعت يک مسجد تمايل داريم!
چقدر خنده داره
که براي عبادت و کارهاي مذهبي هيچ وقت زمان کافي در برنامه روزمره خود پيدا نميکنيم اما
بقيه برنامهها رو سعي ميکنيم تا آخرين لحظه هم که شده انجام بديم!
چقدر خنده داره
که شايعات روزنامه ها رو به راحتي باور ميکنيم اما سخنان قران رو به سختي باور ميکنيم!
چقدر خنده داره
که همه مردم ميخوان بدون اينکه به چيزي اعتقاد پيدا کنند و يا کاري در راه خدا انجام بدند به
بهشت برن!
چقدر خنده داره
که وقتي جوکي رو از طريق پيام کوتاه و يا ايميل به ديگران ارسال ميکنيم به سرعت آتشي که
در جنگلي انداخته بشه همه جا رو فرا ميگيره اما وقتي سخن و پيام الهي رو ميشنويم دو برابر
در مورد گفتن يا نگفتن اون فکر ميکنيم!
خنده داره؟
اينطور نيست؟
داريد ميخنديد؟
داريد فکر ميکنيد؟
اين حرفا رو به گوش بقيه هم برسونيد و از خداوند سپاسگزار باشيد که او خداي دوست داشتني ست.
آيا اين خنده دار نيست که وقتي ميخواهيد اين حرفا را به بقيه بزنيد خيليها را از ليست خود پاک ميکنيد؟ به خاطر اينکه مطمئنيد که اونا به هيچ چيز اعتقاد ندارند.
اين اشتباه بزرگيه اگه فکر کنيد ديگران اعتقادشون از ما ضعيف تره
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
مفهوم شادماني و موفقيت
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
جستجوي شادماني، زندگي موفق و دوري از رنج خواستة هر انساني است، اما در دنيايي كه فقر، بيماري، تبعيض، فقدان، جنگ، درد و ناراحتي به شكل هاي مختلف خودنمايي مي كند، چگونه مي توان احساس شادماني و موفقيت كرد؟ چگونه مي توان دور از رنج ماند و زندگى با كيفيتي داشت؟
بسياري از روان شناسان، جامعه شناسان و متفكران معتقدند كه ريشة بيشتر ناخرسندي هاي انسان از درك ضعيف او از معناى وجودي و هدف غايي زندگي ناشي مي شود. ميزان درك انسان از چرايي زندگي و علت وجودي خودش، سهم به سزايي در ميزان شادماني، احساس موفقيت و تحمل رنج دارد. به عبارت ديگر، شادي هر انساني با نوع نگاه او به زندگي آميخته است. در تعريف شادمانى و موفقيت، سلسله مراتبي مطرح شده است، كه با توجه به ويژگي هاي هر سطح، مفهوم شادماني و موفقيت تعاريف متفاوتى خواهد داشت. نكته جالب توجه اين است كه اين مفاهيم در هر چهار سطح براي انسان لازم و مفيد و براي سلامت جسماني و رواني او ضروري است. به عبارت ديگر، سطوح پايين تر شادماني و موفقيت نيز در نوع خود مهم اند و نبايد ناديده گرفته يا كم اهميت شمرده شوند؛ اما نكتة مهم اين است كه دورنماي عميق تري نسبت به مفهوم شادماني و موفقيت پيدا كنيم و اجازه دهيم سطوح پايين تر پله اي براي رسيدن به سطوح بالاتر باشند، ولي راهنما و كنترل كنندة سطوح بالاتر نباشند. اكنون با سلسله مراتب شادماني وموفقيت آشنا مي شويم:
- شادماني و موفقيت در سطح اول
شادماني در سطح اول به واسطة ارضاي نيازهاي جسماني و مادي حاصل مي شود. براي مثال خوردن يك غذاي خوشمزه يا خريد يك اتومبيل گران قميت. شادماني در اين سطح لازم است و به حفظ سلامت جسماني، رواني، ادامة زندگي و رفاه مي انجامد. اگر تنها دليل شادماني يك فرد جستجوي لذت هاي جسماني و مادي باشد، به سرعت احساس شادماني را از دست خواهد داد، چرا كه شادماني حاصل شده از اين طريق، يك باره ايجاد مي گردد و سپس اثر آن به سرعت از بين مي رود. به عبارتي اين نوع شادي كم عمق و ناپايدار است. از آنجا كه اين لذت فقط متوجة خود ماست و به ما اجازه نمي دهد به كسي جز خودمان بينديشيم، يك باره متوجه مي شويم كه در حال انباشتن و اندوختن هستيم و تسليم لذت هاي جسماني و مادي شده ايم. پيامد اين سبك زندگي، كسالت، تنهايي و نگراني براي از دست دادن اندوخته ها يا دست نيافتن به خواست هاست. بدين ترتيب احساس خود ارزشمندي ضعيف و ضعيف تر شده و فرد به سمت بحران كشيده مي شود. زيرا انسان اصولاً براي چيزهاي عميق تر آفريده شده است و بايستي پس از رسيدن به برخي نيازها و خواست هاي جسماني و مادي به دنبال هدف هايي فراتر باشد.
در اين سطح موفقيت به معناي داشتن چيزهاي زيبا و راحت و آسوده زندگي كردن است، البته داشتن چيزهاي خوب و زندگي در آسايش و رفاه هيچ اشكالي ندارد، اما اگر فرد به اين سطح بسنده كند و تنها براي رسيدن به نيازهاي اين سطح احساس خوشحالي و موفقيت نمايد، باور مي كند كه موفقيت برابر است با داشتن لباس هاي گرانبها، رانندگي با اتومبيل پرسرعت، زندگي در خانة پرزرق و برق و خوردن غذاهاي متنوع و خوشمزه. با اين نگاه و چنين تحليلي از موفقيت هرگز نمي توان قبول كرد كه يك انسان فقير هم مي تواند موفق باشد و در نتيجه چيزهايي نظير ارزش و اهميت خانواده، دوستي، تحصيل، اجتماع و ايمان از ياد خواهد رفت.
- شادماني و موفقيت در سطح دوم
شادماني در اين سطح ارضاي منطقي تر نيازهاست. اين نيازها به صورت ميل به بهتر شدن ، موفق بودن، باعث شگفتي ديگران شدن، محبوب و قدرتمند شدن است. بي ترديد اينها اميال بدي نيستند و حركت به سمت آنها مي تواند مفيد باشد، زيرا مهارت هاي بيشتري را طلب مي كند. پس شادماني با اين هدف تناقضي ندارد و حتي آن را تأييد مي كند. اما مشكل در اين سطح، زماني آغاز مي شود كه اين مرحله پايان راه شادماني تلقى شود و همة فكر و تلاش فرد صرفاً بر موضوع برنده شدن متمركز شود. با اين نگاه اگر شما به نمرات دلخواه خود دست پيدا كنيد و نسبت به سايرين احساس برترى كنيد، ديگر چيزي براي خوشحال بودن نخواهيد داشت.
از طرفي اگر فرد تمام شادماني خود را در گرو نتايج، قياس ها و قضاوت ها بداند، شاد نخواهد بود. زيرا همواره نسبت به ديگران مظنون بوده و با هراس از دست دادن زندگي مي كند; نسبت به افرادي كه از او بهترند خشم و انزجار دارد; نسبت به افراد پايين تر احساس تحقير و اهانت دارد؛ پنهان كاري مي كند؛ احساس پوچي، خشم، اضطراب و پرخاشگري پنهان، حسادت و حرص زياد براي بيشتر جلوه كردن دارد و در درون احساس حقارت و تحقير مي كند. خلاصه آن كه اگر همة شادماني فرد در گرو مؤلفه هاي سطح دوم باشد در نهايت بحران در انتظار اوخواهد بود.
موفقيت در اين سطح، با برنده بودن، قدرت و كنترل داشتن، دست يابي به هدف ها و محبوبيت در ميان ديگران برابري مي كند. خواستن موارد فوق به خودي خود هيچ مشكلي ندارد، اما اگر حصول به اين موقعيت ها موجب شود كه فرد خود را بسيار برتر از ديگران ببيند، و رمز موفقيت خود را در برتري داشتن خلاصه كند، اين طرز تفكر موجب مي شود كه سعي كند از ديگران بهتر باشد و به ديگران نشان دهد كه توانمندتر از آنان است. چنين نگاهي دنيا را به كابوسي از شك، حسادت و ترس از دست دادن تبديل مي كند و تغيير اين موقعيت مي تواند طعم موفقيت را به طور كلي از بين ببرد. همة ما نياز داريم ضمن رسيدن به موقعيت هايي نظير آنچه گفته شد در جستجوي
شادماني و موفقيت عميق تر و پرمعناتري باشيم كه در سطح سوم نمودار مي شود .
- شادمانى و موفقيت در سطح سوم
شادماني در سطح سوم تعهد داشتن به ديگران و تعامل و ارتباط مثبت با ديگران است،
اين مقطع نوعي از شادماني است كه از تلاش براي ساختن دنيايي بهتر ناشي مي شود و
ايجاد تغييرات مثبت از طريق فداكاري هاي كوچك و بزرگ آن را تقويت مي كند.
اين امر مي تواند از طريق انجام يك حركت مثبت براي يك شخص، گفتن يك جملة زيبا و اميدبخش به يك انسان بي پناه و مانند آن تحقق يابد. در اين سطح انسان در جستجوي حقيقت، عشق، مساوات، صلح و اتحاد است. اين سطح از شادماني از سطح دوم فراتر مي رود، زيرا در جهان تأثير گذارتر است و ماندگارتر. اما اگر انسان همة شادماني خود را در گرو عشق، مساوات، صلح، اتحاد بي نقص و كامل ببيند و خود را به طور مطلق مسئول همة اين موارد بداند دچار نااميدي، يأس و نابودي آرمان ها، دور شدن از آرزوها و انتظارات مي شود و احساس شادماني نمي كند چرا كه هيچ انساني كامل نيست و على رغم سخت كوشي بسيار نمي تواند كمال را به ارمغان آورد.
اين سطح به فرد اجازه مي دهد تا با ديگران همكاري كند و با شاد شدن آنها شاد شده و احساس موفقيت كند. اين سطح بايستي فرد را براي سطح چهارم آماده كند، در غير اين صورت قهرمان شدن اهميت زيادي پيدا خواهد كرد و شخص فكر مي كند مجبور به نجات دنيا بوده و بايد خود را وقف انسان ها كند تا احساس موفقيت نمايد.
تمركز زياد در اين سطح فرد را به سطح دوم باز مي گرداند. ارزيابي وي را دربارة موفقيت به مواردي از قبيل تهية خانه براي همه نيازمندان و برقراري عدالت وابسته مي سازد و بالاخره احساس مسئوليت زياد براي دنيا، او را آسيب پذير و ضعيف مي سازد.
- شادماني و موفقيت در سطح چهارم
شادماني در اين سطح از طريق ايمان به قدرت خداوند حاصل مي شود و فرد ايمان دارد كه خداوند خواست هاي او را به شكلي هدايت مي كند كه در نهايت شادماني دروني را تجربه كند. اين سطح از ساير سطوح عميق تر و پردوام تر است چرا كه با اعتماد كامل و تسليم در برابر رضايت خداوند همراه است. اين بدان معناست كه اعتقاد داشته باشيم خداوند، هميشه بهترين ها را براي ما مي خواهد و توانايي جاوداني براي كامل كردن همة ما را دارد. با اين نگاه انسان براي رسيدن به هدف ها و خواسته هايش پر شور و علاقمند تلاش مي كند پايدار و صبور حركت مى كند و با ايمان و توكل به خداوند دست آوردهاي ظاهري را تنها ملاك شادماني خود نمي سازد.
اگر شادماني در اين سطح با ايمان و توكل به خداوند حاصل شود، موفقيت در اين سطح نشأت گرفته از قدرت لايزال الهي است. با اين ديدگاه، فرد به اين ادراك مي رسد كه خداوند چيزهاي خوب را براي كل عالم آفريده است و او تنها كسي است كه مي تواند به عهد خويش درباره انسان وفا كند، در اين سطح فرد مي داند كه نمي تواند يك باره نجات دهنده همه انسان ها باشد، بنابراين ضمن تلاش خالصانه اش هر چه بيشتر تسليم خداوند مي شود و به او اعتماد مي كند، پس هرگز نااميد نمي شود و حتي در شكست هاي ظاهري زندگي نكته هاي مثبت پنهاني را مي يابد و موفقيت را پيش بيني مي كند. اعتماد كامل به خداوند و ايمان به تدابير او موجب مي شود كه فرد استوار وثابت قدم گام بردارد وحتي در هنگام شكست، نا اميد و مأيوس نباشد. توجه به اين نكته ضرورى است كه مفهوم شادمانى و موفقيت در سطح چهارم هرگز با سكون و ايستايى برابر نيست بلكه حركت، تلاش و اشتياق فراوان در كنار توكل به خداوند را مى طلبد.
همچنان كه پيشتر اشاره شد، همة اين سطوح براي انسان لازم است. اما نبايد در هيچ يك از اين سطوح غرق شد. به علاوه؛ سطوح بالاتر نبايد در كنترل سطوح پايين تر باشند.
براي مثال اگر شادماني در سطح سوم كه همان ارتباط و تعامل مثبت با ديگران است با سطح دوم كه ميل به موفقيت و برتري طلبي است هدايت شود، فرد به بي راهه كشيده مي شود و هدف فرد از انجام يك كار خوب براي ديگران به سمت قهرمان شدن نزد ديگران و مطرح كردن خود منحرف مي شود.
تعريف شما از شادمانى و موفقيت چيست؟
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
الفبای زندگی
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- A – Accept : پذیرا باشید:
دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید ، حتی اگر برایتان مشکل باشد که عقاید ، رفتارها و نظرات آنها را درک کنید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- B - Break away : خودتان را جدا سازید:
خود را از تمام چیزهایی که مانع رسیدن شما به اهدافتان می شود جدا سازید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- C - Creat : خلق کنید :
خانواده ای از دوستان و آشنایانتان تشکیل دهید و با آنها امیدها ، آرزوها ، ناراحتی ها و شادی هایتان را شریک شوید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- D – Decide : تصمیم بگیرید:
تصمیم بگیرید که در زندگی موفق باشید . در آن صورت شادی راهش را به طرف شما پیدا می کند و اتفاقات خوشایند و دلپذیری برای شما رخ خواهد داد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- E - Explore : کاوشگر باشید :
جستجو و آزمایش کنید . دنیا چیزهای زیادی برای ارائه کردن دارد و شما هم قادرید چیزهای زیادی را ارائه دهید. هر زمان که کار جدیدی را آزمایش می کنید خودتان را بیشتر می شناسید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- F - Forgive : ببخشید :
ببخشید و فراموش کنید . کینه فقط بارتان را سنگین تر می کند و الهام بخش ناخوشایندی است. از بالا به موضوع نگاه کنید و به خاطر داشته باشید که هر کسی امکان دارد اشتباه کند
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- G - Grow : رشد کنید:
عادات و احساسات نادرست خود را ترک کنید تا نتوانند مانع و سد راه شما برای رسیدن به اهدافتان شوند
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- H – Hope : امیدوار باشید:
به بهترین چیزها امید داشته باشید و هرگز فراموش نکنید که هر چیزی امکان پذیر است ، البته اگر در کارهایتان پشتکار داشته باشید و از خدا کمک بخواهید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- I - Ignore : نادیده بگیرید:
امواج منفی را نادیده بگیرید . روی اهدافتان تمرکز کنید و موفقیت های گذشته را بخاطر بسپارید . پیروزی های گذشته نشانه و رابطی برای موفقیت های آینده هستند
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- J – Journey : سفر کنید:
به جاهای جدید سر بزنید و با فکر روشن ، امکانات جدید را آزمایش کنید . سعی کنید هر روز چیزهای جدیدی را بیاموزید ، بدین صورت رشد خواهید کرد و احساس زنده بودن می کنید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- K – Know : بدانید:
بدانید که هر مساله ای هر چقدر هم که سخت و دشوار باشد در نهایت حل خواهد شد . همان طور که گرمای مطبوع و دلپذیر بهار پس از سرمای طاقت فرسای زمستان می آید.
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- L – Love : دوست بدارید :
اجازه دهید که عشق به جای نفرت ، قلبتان را پر کند. زمانی که نفرت در قلب شما ساکن است هیچ فضای خالی برای عشق وجود ندارد ، اما موقعی که عشق در قلبتان ساکن است ، تمام خوشبختی و شادی در وجودتان قرار دارد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- M – Manage : مدیر باشید:
بر زمان مدیریت داشته باشید ، تا استرس و نگرانی کمتری شما را رنج دهد . استفاده درست از زمان باعث می شود که روی موضوعات مهم بهتر تمرکز کنید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- N - Notice : توجه کنید:
هرگز افراد فقیر ، ناامید ، رنج کشیده و ضعیف را نادیده نگیرید و هر نوع کمکی را که قادرید به این افراد ارائه دهید از آنان دریغ نکنید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- O -Open : باز کنید:
چشم هایتان را باز کنید و به تمام زیباییهایی که در اطرافتان وجود دارد نگاه کنید ، حتی در سخت ترین و بدترین شرایط ، چیزهای زیادی برای سپاسگزاری وجود دارد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- P –Play : بازی و تفریح کنید:
فراموش نکنید که در زندگیتان تفریح و سرگرمی داشته باشید . بدانید که موفقیت بدون شادی و لذت های مشروع ، مفهومی ندارد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- Q – Question : سوال کنید:
چیزهایی را که نمی دانید بپرسید ، زیرا که شما برای یاد گرفتن به این کره خاکی آمده اید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- R – Relax : آرامش داشته باشید:
اجازه ندهید که نگرانی و استرس بر زندگی شما حاکم شود و به یاد داشته باشید که همه چیز در نهایت درست خواهد شد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- S – Share : سهیم شوید:
استعدادها ، مهارتها ، دانش و توانائیهایتان را با دیگران تقسیم کنید ، زیرا هزاران برابر آن به سمت خودتان برمی گردد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- T – Try : تلاش کنید:
حتی زمانی که رویاهایتان غیر ممکن به نظر می رسند تلاشتان را بکنید . با تلاش و مشارکت در انجام کارها ماهرو خبره می شوید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- U – Use : استفاده کنید :
از استعدادها و توانایی ها یتان به عنوان بهترین هدیه استفاده کنید . استعدادهایی که تلف شوند ارزشی ندارند. استفاده صحیح از استعدادها و تواناییهایتان برای شما پاداش های غیرمنتظره ای به دنبال دارد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- V – Value : احترام بگذارید:
برای دوستان و اقوامی که شما را حمایت و تشویق کرده اند ، ارزش قایل شوید و هر کاری که از دستتان بر می آید برای آنها انجام دهید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- X – X-Ray : اشعه ایکس:
با دقت و شبیه اشعه ایکس به قلب های انسانهای اطراف خود بنگرید در نتیجه شما زیبایی و خوبی را در قلب آنها خواهید دید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- Y – Yield : اجازه دهید:
اجازه دهید که صداقت و درستکاری وارد زندگیتان شود. اگر شما در راه درستی حرکت کنید در انتها خوشبختی را خواهید یافت
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
- Z – Zoom : تمرکز کنید:
زمانی که خاطرات تلخ ، ذهنتان را پر کرده است ، به جاهای شاد بروید . اجازه ندهید که تلخی ها مانع رسیدن شما به اهدافتان شود. در عوض روی توانایی ها ، رویاها و فردایی روشن تمرکز کنید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
***************************************************************
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
***************************************************************رازهاي کاميابي
برداشتي آزاد از مقاله
Randy Gage
برداشتي آزاد از مقاله
Randy Gage
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
***************************************************************1 - مردم همواره اين اصل اساسي را به فراموشي ميسپارند که در قبال اخذ چيزي، بايستي بهائي را پرداخت نمود اما ممکن است اين تبادل درمقياسهائي متفاوت صورت پذيرد، پس شما نيز ازاين قاعده مستثني نيستيد. براساس نوشته هاي اين نويسنده، معمولا مقياس تبادل " ده به يک " است همانند کشت دانه هاي زراعي
2 - تنها پنير رايگان در تله موش وجود دارد ! چيزي رايگان بدست نميايد وبايد بخاطر بسپاريد که بخشي از بهائي را که براي کسب موفقيت پرداخته ايد ، صرف شکل دهي شخصيت شما ميشود که بتوانيد آن موفقيت را بکار بنديد. " تحقيقات نشان داده است افراد تيره بختي که ناگهان دريک لاتاري پول هنگفتي به جيب ميزنند در ده سال آتي به همان حالت قبلي خود بازميگردند
3 - براي رسيدن به کاميابي لازم نيست که شما فردي کاملا مذهبي باشيد، کافيست که قوه روحي و معنوي بالائي داشته باشيد
4 - توانگري به طور اتفاقي به دستتان نمي رسد بلکه اين شمائيد که تصادفا به توانگري ميرسيد. اول بايستي در ذهن خود فردي کامياب باشيد سپس تبديل يه شخصي گرديد که موفقيتها را به خود جذب ميکند
5 - موفقيت خود را با کلمات پايه ريزي کنيد . بيشترمردم عادت به استفاده از جملات منفي در طول زندگي روزمره خود دارند. مثلا "من در زمستان سال قبل سه بار سرما خورده ام" يا " من اصلا نميتوانم باورش کنم "
6 - درياي سلامتي ، عشق ، شادي و کاميابي بيکرانه است. اگر شما کسي را در آغوش بگيريد آيا از تعداد آغوشهائي که بايستي در طول عمرتان ميگرفتيد يکي کاسته ميشود ؟
7 - کاميابي ، از اصول خلاء تبعيت ميکند. طبيعت معمولا از خلاء گريزان است و همواره در پي پرکردن آن است، اما نظام هستي نميتواند چيزي را در ميان دستانت بگذارد در حالي که آن چيز به چيزي ديگر گره خورده است، لذا بهترين روش جذب چيزهاي مثبت اين است که ساير چيزهاي منفي را رها کنيد
8 - اکثرا مردم، ثروتمندي را به سبب داشتن پول ميدانند و بس. و اين درحاليست که افراد فقير بسيار بيشتر از ثروتمندان به پول ميانديشند.
9 - ممکن است مردم دائم به دنبال دستيابي آن چيزهائي باشند که ميخواهند داشته باشند اما چيزهائي را بدست مياورند که واقعا بدانها نياز دارند
10 - موثرترين ابزار براي کاميابي، خرد است
11 - موفقيت ، حق مادر زادي و طبيعي شماست. سلامتي حالت طبيعي هر فرديست. فقط وقتي او از حالت تعادل ( همزماني ) خارج ميشود دچار بيماري ميگردد و وقتي از چنگال آن بيماري رها گرديد دوباره به قلمرو سلامتي ، شادمانه ( و بطور طبيعي )گام برميدارد. اين در حاليست که ناشاد بودن امري اختياري و غير طبيعيست و نياز به تصميم گيري دارد
12 - کاميابي از فضاي پيرامونتان، خود را بر شما ظاهر ميسازد، همانند سربازي است که در انتظار فرمان است
13 - وقتي تو ياريگر خود را يافتي، کاميابي نيز تو را خواهد يافت
14 - اگر شما تصوير قوي ( براي کاميابي ) داشته باشيد ميتوانيد نظام هستي را بر طبق اراده خود خم کنيد . هر چيزي در جهان قابل تقطير و تبديل به يک بخارانرژيست و نوسانات هر انرژي قطعا از پاسخها و ساير نوسانات ديگر انرژيها نيز آگاه است
15 - موفقيت شما برابر است با ميانگين موفقيتهاي پنج نفراز نزديکترين دوستانتان
16 - ايمان کاميابي شما را ترسيم خواهد کرد
17 - روياهايتان به بزرگي خودتان هستند
18 - دستيابي به موفقيت با توسل به شانس اقبال و فرصت حاصل نميشود
19 - کاميابي ، کسب فراواني و کثرت چيزها نيست بلکه مجموعه اي از تفکرات است
20 - بر روي کره خاکي ، جائي وجود ندارد که خالي از کاميابي باشد
21 - جهان آن چيزي را براي تو انجام ميدهد که ازطريق خودت انجام خواهد شد. نظام هستي نور را به تو ارزاني ميدهد اگر تو چراغ را روشن کني
22 - بدگوئي و پرداختن به شايعات درمورد ديگر موجودات موجب تاثير منفي در کاميابي ميگردد
23 - کاميابي از در وارد نميشود مگر کينه جوئي از پنجره بيرون رود
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
***************************************************************
***************************************************************
اگر عمر دوباره داشتم
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
***************************************************************
***************************************************************
دان هرالد (Don Herold) كاريكاتوريست و طنزنويس آمريكايي در سال 1889 در اينديانا متولد شد و در سال 1966 از جهان رفت. دان هرالد داراي تاليفات زيادي است اما قطعه كوتاهش «اگر عمر دوباره داشتم...» او را در جهان معروف كرد. بخوانيد:
"البته آب ريخته را نتوان به كوزه باز گرداند، اما قانوني هم تدوين نشده كه فكرش را منع كرده باشد.
اگر عمر دوباره داشتم مي كوشيدم اشتباهات بيشتري مرتكب شوم. همه چيز را آسان مي گرفتم. از آنچه در عمر اولم بودم ابله تر مي شدم. فقط شماري اندك از رويدادهاي جهان را جدي مي گرفتم. اهميت كمتري به بهداشت مي دادم. به مسافرت بيشتر مي رفتم. از كوههاي بيشتري بالا مي رفتم و در رودخانه هاي بيشتري شنا مي كردم. بستني بيشتر مي خوردم و اسفناج كمتر. مشكلات واقعي بيشتري مي داشتم و مشكلات واهي كمتري. آخر، ببينيد، من از آن آدمهايي بوده ام كه بسيار مُحتاطانه و خيلي عاقلانه زندگي كرده ام، ساعت به ساعت، روز به روز. اوه، البته من هم لحظاتِ سرخوشي داشته ام. اما اگر عمر دوباره داشتم از اين لحظاتِ خوشي بيشتر مي داشتم. من هرگز جايي بدون يك دَماسنج، يك شيشه داروي قرقره، يك پالتوي باراني و يك چتر نجات نمي روم. اگر عمر دوباره داشتم، سبك تر سفر مي كردم.
اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه مي رفتم و وقتِ خزان ديرتر به اين لذت خاتمه مي دادم.. از مدرسه بيشتر جيم مي شدم. گلوله هاي كاغذي بيشتري به معلم هايم پرتاب مي كردم. سگ هاي بيشتري به خانه مي آوردم. ديرتر به رختخواب مي رفتم و مي خوابيدم. بيشتر عاشق مي شدم. به ماهيگيري بيشتر مي رفتم. پايكوبي و دست افشاني بيشتر مي كردم. سوار چرخ و فلك بيشتر مي شدم. به سيرك بيشتر مي رفتم.
در روزگاري كه تقريباً همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسي وخامت اوضاع مي كنند، من بر پا مى شدم و به ستايش سهل و آسان تر گرفتن اوضاع مي پرداختم. زيرا من با ويل دورانت موافقم كه مي گويد: "شادي از خرد عاقل تر است".
اگر عمر دوباره داشتم، گْلِ مينا از چمنزارها بيشتر مي چيدم "
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
***************************************************************
***************************************************************
ركاب بزن
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
***************************************************************
زندگى كردن مثل دوچرخه سوارى است. آدم نمى افتد، مگر اين كه دست از ركاب زدن بردارد.***************************************************************
اوايل، خداوند را فقط يك ناظر مى ديدم، چيزى شبيه قاضى دادگاه كه همه عيب و ايرادهايم را ثبت ميكند تا بعداً تك تك آنها را بهرخم بكشد.
به اين ترتيب، خداوند مى خواست به من بفهماند كه من لايق بهشت رفتن هستم يا سزاوار جهنم. او هميشه حضور داشت، ولى نه مثل يك خدا كه مثل مأموران دولتى.
ولى بعدها، اين قدرت متعال را بهتر شناختم و آن هم موقعى بود كه حس كردم زندگى كردن مثل دوچرخه سوارى است، آن هم دوچرخه سوارى در يك جاده ناهموار!
اما خوبيش به اين بود كه خدا با من همراه بود و پشت سر من ركاب مىزد.
آن روزها كه من ركاب مىزدم و او كمكم مىكرد، تقريباً راه را مىدانستم، اما ركاب زدن دائمى، در جادهاى قابل پيش بينى كسلم مىكرد، چون هميشه كوتاهترين فاصلهها را پيدا مىكردم.
يادم نمىآيد كى بود كه به من گفت جاهايمان را عوض كنيم، ولى هرچه بود از آن موقع به بعد، اوضاع مثل سابق نبود. خدا با من همراه بود و من پشت سراو ركاب مىزدم.
حالا ديگر زندگى كردن در كنار يك قدرت مطلق، هيجان عجيبى داشت.
او مسيرهاى دلپذير و ميانبرهاى اصلى را در كوه ها و لبه پرتگاه ها مى شناخت و از اين گذشته ميتوانست با حداكثر سرعت براند،
او مرا در جادههاى خطرناك و صعبالعبور، اما بسيار زيبا و با شكوه به پيش مىبرد، و من غرق سعادت مىشدم.
گاهى نگران مىشدم و مىپرسيدم، «دارى منو كجا مىبرى» او مىخنديد و جوابم را نمىداد و من حس مىكردم دارم كم كم به او اعتماد مىكنم.
بزودى زندگى كسالت بارم را فراموش كردم و وارد دنيايى پر از ماجراهاى رنگارنگ شدم. هنگامى كه مىگفتم، «دارم مىترسم» بر مىگشت و دستم را مىگرفت.
او مرا به آدمهايى معرفى كرد كه هدايايى را به من مىدادند كه به آنها نياز داشتم.
هدايايى چون عشق، پذيرش، شفا و شادمانى. آنها به من توشه سفر مىدادند تا بتوانم به راهم ادامه بدهم. سفر ما؛ سفر من و خدا.
و ما باز رفتيم و رفتيم..
حالا هديه ها خيلى زياد شده بودند و خداوند گفت: «همهشان را ببخش. بار زيادى هستند. خيلى سنگيناند!»
و من همين كار را كردم و همه هدايا را به مردمى كه سر راهمان قرار مىگرفتند، دادم و متوجه شدم كه در بخشيدن است كه دريافت مىكنم. حالا ديگر بارمان سبك شده بود.
او همه رمز و راز هاى دوچرخه سوارى را بلد بود.
او مىدانست چطور از پيچهاى خطرناك بگذرد، از جاهاى مرتفع و پوشيده از صخره با دوچرخه بپرد و اگر لازم شد، پرواز كند..
من ياد گرفتم چشمهايم را ببندم و در عجيبترين جاها، فقط شبيه به او ركاب بزنم..
اين طورى وقتى چشمهايم باز بودند از مناظر اطراف لذت مىبردم و وقتى چشمهايم را مىبستم، نسيم خنكى صورتم را نوازش مىداد.
هر وقت در زندگى احساس مىكنم كه ديگر نمىتوانم ادامه بدهم، او لبخند مىزند و فقط مىگويد،«ركاب بزن....»
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
***************************************************************
***************************************************************